بتن خود تراکم

مواد مکمل سیمان در ویلا سازی

Rate this post

افزودنی اصلاح کنندهی لزجت

افزودنی های اصلاح کننده ی لزجت معمولا برای بهبود مشخصه هایی چون تنش تسلیم، لزجت خمیری، تیکسوتروپی و درجه رفیق شوندگی تحت برش بکار می روند. در بتن خود تراکم نیز کاربرد این افزودنی با هدف بهبود مقاومت در برابر جداشدگی، بهبود چسبندگی، کاهش آب انداختگی و کاهش تأثیر تغییرات ناخواسته در خواص مصالح و نسبت های اختلاط (افزایش تبات) صورت می گیرد.

همچنین استفاده از افزودنی های اصلاح کنندهی لزجت می تواند به عنوان راهکاری جایگزین افزایش مقدار مواد پودری و یا کاهش میزان آب مخلوط بتن در نظر گرفته شود بهبود خواص بتن تازه در اثر استفاده از افزودنی اصلاح کنندهی لزجت غالبا به دلیل افزایش الزجت و درجه ی رفیق شوندگی پدید می آید. افزایش تنش تسلیم معمولا از طریق افزودن آب و یا فوق روان کننده جبران می شود، برای نمونه ماهیت آنیونی پلیمرهای طبیعی ممکن است سبب جذب سطحی آنها بر روی ذرات سیمان شود که این مسئله نیاز به میزان بیشتر فوق – روان کننده را به دنبال دارد.

حتی با این افزایش میزان فوق روان کننده و یا آب، مخلوط بتنی همچنان دارای لزجت بیشتر و درجه ی رقیق شوندگی بالاتر خواهد بود که نتیجه ی آن مقاومت بیشتر در مقابل پدیده ی جداشدگی است افزودنی های اصلاح کنندهی لزجت که در بتن خودتراکم مصرف می شوند، غالبا پلیمرهای حلال در آب هستند و تأثیراتی بر آب موجود در مخلوط بتن می گذارند. Khayat (۱۹۹۵) سازو – کارهای زیر را برای تشریح عملکرد افزودنی های اصلاح کنندهی لزجت عنوان می کند.

 

پلیمرهای افزودنی

الف، پلیمرهای افزودنی جذب سطح مولکولهای آب می شوند که این مسئله باعث محبوس شدن ذرات آب و گسترش پلیمرها می شود. ب. پلیمرهای افزودنی خود نیروی جاذبه برقرار کرده و به این وسیله مانع حرکت ذرات آب می شوند ج. زنجیره های پلیمری در تنش های برشی کم به هم متصل می شوند، در صورتی که وجود مقادیر زیاد تنش باعث جدا شدن این زنجیره ها می شود.

این رفتار سبب بروز خاصیت رقیق شوندگی می شود که پدیده ی مطلوبی است زیرا باعث می شود از طرفی پایداری استاتیک در مقادیر تنش کم تأمین شود (لزجت ظاهری بالا در تنش برشی کم) و از طرف دیگر نیاز به انرژی کمتری برای انجام عملیاتی مانند اختلاط و انتقال الزجت ظاهری پایین در تنش برشی زیاد باشد. یکی از افزودنی های اصلاح کنندهی لزجت متداول برای استفاده در بتن خود تراکم، پلی ساکارید طبیعی به نام رزین welan است که با تغییراتی در آب مخلوط سبب افزایش لزجت میشود.

از انواع دیگر مواد اصلاح کنندهی لزجت میتوان به انواع با پایه ی گلوکز، اترهای سلولز و اکسیدهای پلی اتیلن اشاره کرد. Khayat (۱۹۹۸) در مطالعات خود به بررسی تأثیر استفاده از رزین welan به عنوان افزودنی اصلاح کنندهی لزجت بر پدیده ی “تأثیر آرماتور فوقانی” در بتن های خود تراکم و بتن های با روانی زیاد پرداخته است. قابل ذکر آن که کاهش مقاومت پیوستگی بین آرماتورهای فوقانی و بتن اطراف در عضو بتنی که در نتیجه ی جداشدگی، آب انداختگی و نشست سطحی در بتن تازه رخ می دهد، اصطلاحا “تأثیر آرماتور فوقانی” نامیده میشود.

نتایج تحقیقات Khayat حاکی از بهبود قابل توجه پایداری مخلوط بتن تازه و در نتیجه کاهش این مسئله در آرماتورهای فوقانی اعضای بتنی مسلح، بر اثر استفاده از رزین welan (با کاربرد مقادیر کم مانند۰/۰۷ درصد وزن مواد سیمانی) می باشد. البته باید توجه داشت تأمین پایداری کافی در مخلوط بتن خود تراکم تازه به روش های دیگری نیز میسر می باشد که در ادامه ی این فصل به آنها پرداخته شده است. به طور کلی باید توجه داشت در مقابل مزایای مطرح شده برای افزودنی اصلاح کننده ی لزجته قیمت نسبتا زیاد آن، به ویژه در کشور ایران که این افزودنی محصولی وارداتی است، باید مدنظر قرار گرفته و با داشتن نگرش جامع به ابعاد مسئله، تصمیم گیری نهایی در خصوص استفاده از آن در بتن خود تراکم صورت پذیرد بعضی صاحب نظران مصرف این افزودنی را به دلیل قیمت نسبتا زیاد و نیز تأثیرات احتمالی بر هیدراسیون که منجر به تغییر خواص بتن خودتراکم سخت شده خواهد شد، توصیه نمی کنند ولی باید توجه داشت که استفاده از آن در موقعیت هایی که میزان رطوبت سنگدانه ها با دقت کافی قابل کنترل نیست و یا دانه بندی سنگدانه ها نامناسب است، برای رسیدن به ویژگی خودتراکمی اجتناب ناپذیر است.

 

سنگدانه

مخلوط های بتن خود تراکم معمولا دارای میزان سنگدانه ی کمتر، نسبت ریز دانه به درشت دانهی بیشتر و حداکثر اندازه سنگدانه کوچک تر می باشند، اگر چه سنگدانه های مختلفی برای ساخت بتن خود تراکم فابل استفاده هستند ولی بهینه سازی ویژگی های سنگدانه های مصرفی می تواند منجر به بهبود قابلیت جریان، کاهش عیار مواد سیمانی، میزان آب و افزودنی های مورد نیاز شود.

در انتخاب سنگدانه ی مصرفی در بتن خودتراکم، مشخصه های مهمی که باید مورد توجه قرار گیرند، شامل شکل و بافت ذرات، دانه بندی (شامل حداکثر اندازه ذرات) و ویژگی های مواد پودری (شامل مواد پرکننده ی معدنی) می شود. ریزدانه ها در بتن خود تراکم نقش مهمی را در کارایی و پایداری مخلوط ایفا می کنند، میزان مواد پودری که پارامتر مهمی در تعیین رفتار بتن خودتراکم تازه می باشد، شامل مواد سیمانی، پرکننده ها و همچنین ریزدانه های موجود در سنگدانه (با دانه بندی مشخص می باشد.

دانه بندی ریزدانه ها باید به گونه ای باشد که به طور همزمان سبب بهبود کارایی و پایداری مخلوط بتن تازه شود. ماسه های استانداردی که برای ساخت بتن بکار می رود را می توان برای ساخت بتن خودتراکم نیز مصرف کرد. اگرچه ماسه های با مدول نرمی کمتر برای اطمینان از کاهش خطر جداشدگی توصیه می شود. حداکثر اندازه اسمی سنگدانه ها عامل تأثیرگذار دیگری است که باید با در نظر گفتن قابلیت عبور و پایداری مورد نیاز برای بتن تازه انتخاب شود.

باید توجه داشت که اندازه و حجم سنگدانه های درشت تاثیر بسزایی بر قابلیت عبور بتن خودتراکم تازه دارند. بافت سطحی سنگدانه های درشت و ریز بر مقاومت، کارایی و دوام بتن تاثیر بسزایی دا نتایج تحقیقات مختلف آن را تأیید می کند، اما به دلیل عدم وجود آزمایش های استاندارد تعیین کیفیت بافت سطحی سنگدانه ها، نمی توان این عامل را به طور مستقیم در طرح * بکار برد، به هر حال بافت سطحی سنگدانه ها تأثیر خود را بر ویژگی های بتن تازه و سخت شده مخلوط آزمون نشان می دهد و عامل مهمی در تغییر این ویژگی ها و اصلاح طرح مخلوط اولیه می باشد.

بافت سطحی زبر علاوه بر افزایش مقدار آب مورد نیاز، مقاومت بتن را افزایش می دهد. شکل سنگدانه ها نیز عامل مهم و مؤثری در کارایی، مقاومت و تا حدودی دوام بتن می باشد سنگدانه ها به دو شکل حجیم و غیر حجیم تقسیم می شوند. شکل غیر حجیم شامل ذرات پولکی تخت یا ورقه ای)، کشیده (طویل) و سوزنی است که نامطلوب تلقی شده و به کارایی بتن لطمه جدی می زنند و از نظر تأمین مقاومت فشاری و دوام بتن نیز نامناسب هستند.

شکل های حجیم مربوط به ذراتی است که سه بعد أنها نزدیک به هم می باشد و شامل سنگدانه های کاملا گردگوشه تا کاملا تیزگوشه میباشد. مصرف سنگدانه های تیز گوشه مقدار آب مورد نیاز بتن را افزایش می دهد. در حالتی که تیز گوشه گی مربوط به سنگدانه های ریز باشد، این افزایش در میزان آب مورد نیاز چشمگیرتر است.

نیز گوشه گی سنگدانه های درشت، در مقایسه با ریزدانه ها، تأثیر بیشتری بر مقاومت فشاری، خمشی و کششی بتن دارد. علاوه بر این، در حالت میزان ثابت آب مصرفی در مخلوط بتن، سنگدانه های درشت گرد گوشه در مقایسه با سنگدانه های هم اندازه ولی تیز گوشه قابلیت پر کنندگی بیشتری در بتن خودتراکم تازه ایجاد می کنند به طور کلی معمولا استفاده از ترکیب سنگدانه با توزیع ذرات پیوسته برای کاربرد در بتن خودتراکم توصیه می شود. تاکنون موارد موفق زیادی از کاربرد بتن خودتراکم حاوی سنگدانه – های دارای این ویژگی ولی با منحنی های دانه بندی بسیار متفاوت گزارش شده است. برای نمونه، ۱۱ منحنی دانه بندی سنگدانه که توسط هشت کشور اروپایی شرکت کننده در پروژهی تحقیقاتی عظیم ” Testing-SCC” برای کاربرد در بتن خود تراکم مناسب تشخیص داده شده است.

 

منحنی های دانه بندی

منحنی های دانه بندی مربوط به ترکیب ذرات مورداستفاده شامل ریزدانه درشت دانه، مواد پرکننده و سیمانیدر تعدادی از موارد کاربرد موفق بتن خودتراکم را مورد بررسی قرار داده اند. این افراد سپس نتایج را با رابطه ی ارائه شده برای توزیع اندازه ی ذرات توسط Funk و Dinger ۱۹۹۴ مقایسه کرده اند. که در آن (P (D میزان ذرات عبوری از اندازه الک د پارامتر Dmin نشانگر حداقل اندازه ی ذره Dmax نشانگر حداکثر اندازه ی دره و و یک ثابت می باشد.

Radix, Brouwers در یافتند که توزیع به دست آمده به ازای0.25= و منجر به دانه بندی مناسب برای سنگدانه های مصرفی در بتن خودتراکم می شود. این در حالی است که برای بتن معمولی جایگذاری 0.5= و (که منجر به منحنی Fuller میشود) سبب دست یابی به دانه بندی مناسب تری می شود. در شکل ۲-۳ دو منحنی مذکور برای سنگدانه های با حداکثر اندازه ی ۲۰ میلی متر و Dmtn برابر۰/۱ میلی متر نشان داده شده است. نکته ی جالب توجه اینکه منحنی پیشنهادشده برای بتن خودتراکم تقریبا در وسط منحنی های ارائه شده قرار می گیرد؛ مسئله ای که عملکرد مناسب دانه بندی پیشنهادی Brouwers و Radix را برای بتن خودتراکم تابید می کند.

قدوسی و دولتیار (۱۳۸۸) نیز در پژوهشی به بررسی و مقایسه ی منحنی های دانه بندی ارائه شده در روش ملی طرح مخلوط بتن ایران با برخی مدل های دیگر پرداخته اند، این محققین با ساخت مخلوط های بتن خود تراکم منطبق با هر یک از منحنی های دانه بندی (حداکثر اندازه سنگدانهی۹/۵ و ۱۹ میلی متر). خصوصیات بتن تازه را در این مخلوط ها مورد بررسی قرار داده اند. نتایج آزمایش های این مطالعه بیانگر این مسئله می باشد.

که منحنی های دانه بندی واقع در بین حد وسط و حد بالای ارائه شده توسط روش ملی طرح مخلوط بتن ایران (محدودهی ریزدانه) برای ساخت مخلوطهای بتن خودتراکم مناسب می باشد و هرچه منحنی دانه بندی مورد استفاده به سمت حد بالا (ریزی بیشتر ) متمایل باشد، خصوصیات بتن تازه بهبود می یابد.

 

سیمان

امروزه با وجود تنوع در انواع سیمان موجود در بازار، دستیابی به خواص متفاوت در بتن آسان تر از گذشته است، با اینکه راهنمای EFNARC (۲۰۰۲) استفاده از انواع سیمان های پرتلند استاندارد را برای تولید بتن خودتراکم جایز می داند، اکثر تحقیقات صورت گرفته در مورد بتن خود تراکم با استفاده از سیمان پرتلند معمولی بوده است. کارهای برجسته در این زمینه نیز که به عنوان مثال توسط Okamura و Ouchi (۱۹۹۹) در ژاپن و Bartos (۱۹۹۹) در انگلستان صورت گرفت. با فرض استفاده از سیمان پرتلند معمولی در بتن خود تراکم بوده است.

در تولید بتن خودتراکم، میزان مواد پودری عامل مهمی است که باید با توجه به دانه – بندی و اندازه ی سنگدانه ها تعیین شود و معمولا به دلیل نیاز به تأمین پایداری در این نوع بتن، در مقایسه با بتن معمولی، مقادیر بسیار بیشتری را به خود اختصاص می دهد. نیاز به مواد پودری زیاد معمولا منجر به استفاده از عیار سیمان زیاد (۴۵۰ تا ۵۵۰ کیلوگرم در متر مکعب) در بتن خودتراکم می شود، باید توجه داشت که این مسئله معایبی از قبیل افزایش هزینه ی تولید، افزایش حرارت هیدراسیون و جمع شدگی بیشتر را می تواند به دنبال داشته باشد.

 

مواد مکمل سیمان

امروزه مواد مکمل سیمان به طور گسترده ای در انواع بتن استفاده می شوند و در صد قابل توجهی از حجم سیمان مصرفی در صنعت بتن دنیا را به خود اختصاص داده اند. یک گروه اصلی از مواد مکمل سیمان پوزولان ها هستند که می توانند منشأ طبیعی یا مصنوعی داشته باشند. طبق تعریف پوزولان ها موادی سیلیسی با سیلیسی-آلومیناتی هستند که به خودی خود خاصیت چسبندگی ندارند. اما هنگامی که به صورت پودر نرم در آمده و در حضور رطوبت در دمای معمولی با هیدروکسید کلسیم واکنش شیمیایی می دهد و ترکیباتی را که دارای خواص چسبندگی می باشند، به وجود می آورد.

ضروری است که ماده ی پوزولانی به شکل پودر نرم باشد، زیرا فقط در این صورت سیلیس می تواند در مجاورت آب با هیدروکسید کلسیم (که در اثر هیدراته شدن سیمان پرتلند ایجاد می گردد). سیلیکاتهای کلسیم پایدار را که دارای خواص چسبندگی می باشند، تشکیل دهد. باید یادآور شد که سیلیس باید به صورت بی شکل یا شیشه ای باشد زیرا سیلیس بلوری، واکنش زایی خیلی کمی دارد.

علی رغم وجود منابع فراوان پوزولان های طبیعی از قبیل تراس، پومیس و زئولیت) در ایران و تحقیقات گسترده ای که در چندین دانشگاه کشور بر روی تأثیرات مواد پوزولانی مختلف انجام شده است، استفاده از این مواد محدود است و نیاز به توجه بیشتر و اتخاذ تدابیری برای رفع موانع کاربرد آنها به شدت احساس می شود در بتن خود تراکم نیز مواد مکمل سیمان بسته به ویژگی های آن ها می توانند مزایایی چون کاهش هزینه ی تولید، بهبود رئولوژی، کاهش میزان افت کارایی، کاهش حرارت هیدراسیون و بهبود دوام بتن را در اختیار مهندسین قرار دهند.

علاوه بر این، ذرات بسیار ریز این مواد می توانند با کاهش اندازه و حجم حفرات خالی سبب کاهش خطر آب انداختگی و جداشدگی شوند. البته باید توجه داشت که این مواد غالبأ سبب کاهش مقاومت فشاری بتن در سنین اولیه می شوند. در ادامه با توجه به اهمیت و کاربرد گسترده در بتن خود تراکم، سه ماده ی مکمل سیمان شامل خاکستر بادی، روبارهی کوره آهن گدازی و دودهی سیلیسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند.

 

خاکستر بادی

خاکستر بادی که با نام پودر خاکستر سوخت نیز شناخته می شود. عبارت است از خاکستری که با روش الکتریسیته ساکن یا به صورت مکانیکی، از گازهای خروجی نیروگاه های با سوخت زغال سنگ، جمع آوری می گردد، خاکستر بادی را می توان متداول ترین پوزولان مصنوعی دانست، ذرات خاکستر بادی کروی شکل بوده و اکثرا دارای قطری کمتر از 1 میکرون تا ۱۰۰ میکرون می باشند. سطح مخصوص خاکستر بادی (مطابق روش Blaine) معمولا بین ۲۵۰ تا ۶۰۰ متر مربع بر کیلوگرم می باشد. خاکسترهای بادی از نظر اختلاف در ترکیب و خواص کانی شناسی می توانند به دو گروه که اساسا در مقدار کلسیم با هم تفاوت دارند، تقسیم شوند.

خاکسترهای گروه اول که محصول احتراق آنتراسیت و زغال سنگ قبری هستند، دارای Ca0 تجزیه ای به میزان کمتر از ۱۰ درصد می باشند. خاکسترهای گروه دوم که به طور کلی محصول احتراق لیگنیت و زغال سنگ نیمه قیری اند، معمولا دارای ۱۵ تا ۳۵ درصد Ca0 تجزیه ای می باشند در مقایسه با خاکسترهای گروه دوم، مصرف انواع دارای کلسیم کمتر، سبب کاهش شدیدتر مقاومت فشاری اولیه می شوند.

با این حال از منظر تاثیر بر دوام بتن عملکرد بهتری دارند، درصد جایگزینی سیمان با خاکستر بادی با توجه به ویژگی های خاکستر مصرفی می تواند بسیار متغیر باشد، باید توجه داشت که درصد جایگزینی بهینه در هر پروژه توسط عواملی چون ویژگی های مصالح مصرفی، هزینه های مرتبط و مشخصات مورد نیاز تعیین می شود.

تا کنون موارد متعددی از به کار گیری خاکستر بادی در بتن خودتراکم گزارش شده است. به طور کلی استفاده از خاکستر بادی سبب بهبود کارایی (به دلیل ذرات کروی شکل و دارای سطح صاف و کاهش مقاومت در سنین اولیه می شود. در ارتباط با مشخصه های جریان پذیری بتن تازه نیز می توان گفت که جایگزینی سیمان با خاکستر بادی باعث کاهش تنش تسلیم می شود، در حالی که تأثیر آن بر روی لزجت خمیری در آزمایش های مختلف متغیر بوده است.

با توجه به نتایج آزمایش های مختلف می توان گفت غالبا جایگزینی ۲۰ تا ۴۰ درصدی سیمان با خاکستر بادی منجر به بهبود کارایی و افزایش میزان پخش شدگی در آزمایش جریان اسلامپ می شود. همچنین باید توجه داشت که کاربرد خاکستر بادی سبب بروز تغییراتی در رنگ بتن سخت شده می شود؛ به این صورت که کربن موجود در این پوزولان مصنوعی موجب تیره تر شدن رنگ بتن می شود.

 

روباره ی کوره ی آهن گدازی

در تولید چدن که آهن خام نیز نامیده می شود، اگر روباره به آرامی در هوا خنک شود. مواد متشکله شیمیایی روباره معمولا به شکل میلیلیت متبلور خواهند بود که در دمای معمولی با آب واکنش نمی دهد. این مواد اگر به صورت ذرات خیلی نرم آسیاب شوند، به میزان بسیار اندکی خاصیت سیمانی و پوزولانی خواهند داشت. با این وجود، هنگامی که روبارهی مذاب با دمای زیاد، به سرعت به وسیله ی آب یا ترکیبی از آب و هوا سرد شود، بیشتر آهک، منیزیم، سیلیس و آلومین به شکل غیر متبلور یا حالت شیشه ای نگه داشته می شوند. محصول سرد شده با آب به دلیل داشتن ذرات هم اندازه با ماسه، روباره دان شده نامیده میشود.

روباره معمولا در درصدهای جایگزینی بیشتری نسبت به خاکستر بادی مصرف می شود. از مزایای آن می توان به بهبود کارایی بتن، کاهش حرارت هیدراسیون و هزینه ی کم اشاره کرد. بهبود کارایی که در بتن خودتراکم عاملی تعیین کننده است، باعث می شود استفاده از این ماده به عنوان جایگزین سیمان در تولید بتن خودتراکم مورد توجه قرار گیرد. البته باید توجه داشت که معمولا تأثیر مثبت روباره بر کارایی بتن تازه کمتر از تأثیر خاکستر بادی است.

Uysal و همکارانش (۲۰۱۱) با انجام تحقیقاتی به بررسی تأثیر استفاده از افزودنی های معدنی مختلف بر خواص بتن خودتراکم پرداخته اند. نتایج این افراد حاکی از تأثیر قابل توجه روبارهی کورهی آهن گدازی بر کارایی بتن خودتراکم و امکان پذیری ساخت مخلوط هایی با درصدهای جایگزینی نسبتا زیاد این ماده (۶۰ درصد وزن سیمان است، در حالی که این مخلوط ها از نظر خواص بتن تازه و سخت شده نیز شرایط قابل قبولی را دارا هستند.

در کشور ایران با وجود کارخانه های عظیمی چون ذوب آهن اصفهان که روباره محصول جانبی این واحدها می باشد، پتانسیل استفادهی گسترده از این ماده ی جایگزین سیمان در بتن معمولی و خود تراکم وجود دارد. بدیهی است که پیش نیاز این امر، نظارت بیشتر و دقیق تر بر فرایند تولید این ماده و انجام تحقیقات جامع پیرامون کیفیت فیزیکی و شیمیایی رو بارههای تولیدی توسط این کارخانه ها و تأثیرات آنها بر بتن تازه و سخت شده است.

 

دوده ی سیلیسی

دوده ی سیلیسی محصول فرعی فرایند تولید آلیاژهای سیلیسیم و فروسیلیسیم، تولیدشده از کوارتز با درجه خلوص زیاد و زغال در کوره های الکتریکی با قوس مستغرق می باشد، گاز SiO خروجی اکسید شده و به شکل ذرات بسیار نرم و کروی سپلیس شیشه ای (SiO) متراکم می گردد. سیلیس شیشه ای (آمورف) بسیار فعال است و ریزی ذرات آن واکنش با هیدروکسید کلسیم حاصل از هیدراته شدن سیمان پرتلند را تسریع می کند.

در شرایطی که کوره یک سیستم بازیافت گرمایی با بازدهی زیاد داشته باشد، قسمت عمدهی کربن میسوزد، به طوری که دوده سیلیسی عملا عاری از گربن بوده و رنگ آن روشن خواهد بود. این در حالی است که کوره هایی که سیستم بازیافت گرمایی کاملی ندارند، مقداری کربن را در داخل دوده باقی می گذارند و لذا دوددی سیلیسی حاصل رنگ تیره تری خواهد داشت. باید توجه داشت که در تولید آلیاژهای سیلیسیم (شامل آلبازهای غیر آهنی مانند فرو کروم، فرومنگنز و فرومنیزیم) نیز دوده ی سیلیسی تولید می شود اما مناسب بودن مصرف آنها در بین هنوز مورد تایید قرار نگرفته است. . چگالی ذرات دوده ی سیلیسی معمولا۲/۲ است، ولی در صورتی که مقدار سیلیس کمتر باشد چگالی آن قدری بیشتر خواهد بود. همچنین در مقایسه با سیمان پرتلند معمولی و خاکسترهای بادی متعارف، نمونه های دوده سیلیسی توزیع اندازه ذراتی را نشان می دهند که چندین مرتبه نرم تر هستند.

بدین جهت است که از یک طرف این ماده بسیار واکنش زا است و از سوی دیگر مشکلات جابجایی دارد و نیاز مندی به آب در بتن را نیز به طور محسوسی افزایش می دهد. بهبود چسبندگی و کاهش خطر جداشدگی و آب انداختگی به عنوان تأثیرات این پوزولان بر بتن تازه مطرح می شوند، تأثیرات چشمگیر این پوزولان بر بتن سخت شده نیز شامل افزایش مقاومت فشاری، مدول الاستیسیته، مقاومت خمشی و بهبود دوام می شود. افزایش مقاومت فشاری در سنین اولیه حاصل از مصرف دوده سیلیسی، در مقایسه با سایر مواد جایگزین سیمان قابل توجه است. دوده ی سیلیسی معمولا در مواردی که در مقادیر کم (۴ تا ۶ درصد) جایگزین سیمان می شود، سبب بهبود مشخصه های رئولوژی و افزایش پایداری آن می گردد ولی مصرف مقادیر بیشتر آن ممکن است مشکلاتی را ایجاد کند. ریزی زیاد ذرات دوده ی سیلیسی عاملی است که سبب کاهش روانی بتن تازه می گردد.

در مقابل شکل کروی ذرات این پوزولان بسته به مورد تا حدی این تأثیر منفی را جبران می کند Vikan و Justnes (۲۰۰۳) با انجام آزمایش هایی بر روی خمیر سیمان، برای دست یابی به بتن خودتراکم، دریافتند که جایگزینی سیمان با دوده سیلیسی تا میزان ۱۰ درصد حجمی باعث افزایش تنش تسلیم می شود. در حالی که لزجت خمیری مخلوط های حاوی دوده سیلیسی با مصرف فوق روان کننده ی پلی کربوکسیلاتی کاهش و با مصرف فوق روان کنندهی نفتالینی افزایش می یابد.

رمضانیان پور و صمدیان (۱۳۸۷) نیز در تحقیقات خود تأثیر جایگزینی ۵، ۷/۵ و ۱۰ درصد وزن سیمان پوزولان دودهی سیلیس را بر خواص بتن خودتراکم تازه و سخت شده، در دو حالت جایگزین سیمان و جایگزین پرکنندهی خنثی، بررسی کرده اند. نتایج مطالعات این افراد حاکی از بهبود چسبندگی و افزایش نیاز به فوق روان کننده برای تأمین کارایی مورد نیاز در بتن خود تراکم در اثر افزایش میزان مصرف دودهی سیلیسی است. علاوه بر این، در اثر کاربرد این پوزولان فعال خواص بتن خود تراکم سخت شده مانند مقاومت فشاریه در سنین مختلف بهبود قابل توجهی داشته است.